چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۹
۰ نفر

ترجمه - راحله فاضلی : مانموهان سینگ، نخست‌وزیر هند، مدتی است که با پارلمان این کشور دچار مشکلات جدی شده است.

هند - مانموهان سینگ

 پس از جنجالی شدن پرونده فساد چند‌میلیارد دلاری شرکت مخابرات و بازداشت یکی از رهبران ارشد حزب دی.‌ام.کی (حزب مهم ائتلافی دولت مرکزی هند)، نمایندگان پارلمان بارها تقاضای تشکیل کمیته ویژه تحقیق در این رابطه را کردند اما این موضوع از سوی دولت مانموهان سینگ رد شد. دست داشتن یکی از احزاب ائتلافی حزب حاکم در این پرونده فساد مالی، یک مشکل بزرگ برای سینگ به حساب می‌آید اما وی تاکنون نتوانسته است گام درستی در جهت بهبود اوضاع بردارد. اظهارات و موضع‌گیری‌های نخست‌وزیر هند نه تنها اوضاع را بهتر نکرده است بلکه بی‌توجهی به نگرانی‌های نمایندگان مخالف، هر روز وضع دمکراسی پارلمانی این کشور را وخیم‌تر می‌کند.

پس از یک ماه ناآرامی و آشوب بی‌سابقه در مجلس هند که پیش از این هرگز اتفاق نیفتاده بود، بدون اینکه هیچ کاری انجام گیرد، 2 مجلس به تعطیلی کشیده شدند. مانع اصلی فعالیت مجلس و بحرانی شدن اوضاع این بود که نمایندگان بارها تقاضای تشکیل کمیته ویژه تحقیق را مطرح کردند و دولت به‌طور مداوم با آن مخالفت کرد. درست است که این اختلاف‌نظرها، پایان نافرجام و نگران‌کننده‌ای به‌دنبال داشت اما باید پرسید در چنین موقعیت وخیمی، نخست‌وزیر کجا بود و چه واکنشی نشان داد؟

در حالی که کار مجلس و دولت به بن‌بست رسیده و مخالفان در عزم خود مصصم‌تر شده‌اند، آنچه مورد نیاز است یک رهبری هوشمندانه است. آیا نخست‌وزیر از عهده آن برآمده است؟ دولت در هر شرایطی باید وظیفه‌‌اش را انجام دهد. کاری که باید از طریق رهبری و هدایت امور شکل گیرد نه با غیبت و ترک کردن عرصه. وقتی نخست‌وزیر کشور صحنه را ترک کرده و از دور بر ماجرا نظارت کند، جناح مخالف نیز بیشتر از همیشه مسائل را به چالش خواهد کشید.

شاید نخست‌وزیر آگاهانه و از روی عمد خود را از این ماجرا کنار نکشیده باشد اما آنچه بسیار اهمیت دارد این است که مجلس شریان اصلی قدرت است و با تمامی بخش‌های مهم و حیاتی کشور ارتباط دارد. بدون شک نخست‌وزیر هنگام اظهار نظر خود درباره آینده مجلس انگشت اتهامش را به سمت جناح مخالف گرفته که در این صورت بر شکست شخصی‌‌اش صحه گذاشته است. زیرا این شرایط بیانگر ضعف مدیریت خود اوست.

به هر حال آنچه در این حوادث بیش از همه رخ می‌نماید، بی‌توجهی به قوانین است. مسئله‌ای که نقطه ضعف اصلی به حساب می‌آید و موجب تضعیف مجلس می‌شود.

یکی دیگر از مسائلی که موجب شده مجلس هند دچار چنین مشکلاتی شود و به بن‌بست برسد، نداشتن روحیه برادری و حس قرابت است؛ عاملی که هیچ مجلسی بدون آن نمی‌تواند عمل کند. هندی‌ها فراموش کرده‌اند چگونه خود را با مخالفانشان سازگار کنند و هرچه این مسئله در میان آنها کمرنگ‌تر شود اوضاع وخیم‌تر می‌شود. آنها به جای مواجهه درست و منطقی به مخالفت‌ها به چشم شورش یا عاملی بسیار زیانبار نگاه می‌کنند که یا باید رد شوند یا به کلی از بین بروند.

لحنی که آنها در مقابل مخالفان به کار می‌گیرند چنان خشک و بی‌انعطاف است که هیچ قرابتی با روح حاکم بر مجلس ندارد. آنها گمان می‌کنند نرمش نشان دادن نسبت به مخالفان، گویای ضعفشان است و دیگر نمی‌توانند رابطه عمیق میان شور و هیجان، صمیمیت، رعایت نکردن تشریفات و خودجوشی در منازعات پارلمانی را تشخیص دهند.

شاید نخست‌وزیر دیگر قبول ندارد یا نمی‌تواند تشخیص دهد که شور و هیجان، ضربان هر پارلمان از جمله مجلس هند است. شاید این شور و هیجان در مواقع خاص، حقایق را پنهان کند اما معمولا به روشنگری می‌انجامد. نباید فراموش کرد که مجلس، مجموعه‌ای از انسان‌هاست و باید از فضایل انسانی بهره‌مند شود. بنابراین باید نقطه ضعف‌ها و معایب آن را نیز پذیرفت.
در مورد مجلس هند و جای خالی احساسات بشری باید گفت تنها عاملی که موجب کمرنگ شدن این فضایل شده، حضور مخالفان نیست.

نخست‌وزیر شخص اول دولت است و حضورش ارتباط مستقیم با مجلس دارد. بنابراین او برای مجلس یک غریبه به حساب نمی‌آید.
او باید ضعف‌ها و شکست‌های مجلس را بپذیرد و در هر حالت با آن همراه باشد و به جای آنکه از مجلس دوری کند برایش ارزش قائل بوده و به رشد و اعتلایش کمک کند. حتی زمانی که موج مخالفت مجلس را دربرمی‌گیرد، نخست‌وزیر وظیفه دارد به عرصه گام بگذارد و فرماندهی کند نه اینکه ضمن فاصله گرفتن از آن طوری در موردش اظهارنظر کند که گویی هیچ ارتباطی با آن ندارد و بابت آن نگران نیست.

طبیعی است که هیچ‌یک از وزرا نمی‌توانند به تنهایی و شخصا در مورد مسائل مهم نظیر قوانین ملی، اقتصاد ملی و خزانه دولت تصمیم‌گیری کنند. آنها نه تنها باید از صلاحیت لازم در این زمینه برخوردار باشند بلکه باید به خوبی از نظرات سایر همکاران خود در کابینه آگاه باشند و براساس آنها تصمیم مناسب را اتخاذ کنند. هیچ کس قدرت این را ندارد که فلسفه اصلی و کاربردی مجلس، نمایندگان و نظام کابینه را کنار گذاشته و ندیده بگیرد.

متأسفانه در مورد پرونده رسوایی در زمینه مخابرات این مسئله نقض شده و قربانیان اصلی این بی‌توجهی قانون و مجلس هستند. در چنین شرایطی نخست‌وزیر چگونه می‌تواند به راحتی از آینده دمکراسی در مجلس ابراز نگرانی کند؟ اگر حق با او باشد چه کسی باید به فریاد مجلس برسد؟ چه کسی بهتر از او و دولت می‌تواند این کشتی توفان زده را به ساحل امن هدایت کند؟

چه عاملی موجب شده این شرایط به وجود‌ آید؟ تقسیم مسئولیت‌ها و تعریف آزمایشی از کارکردها موجب شده همه چیز نسبت به گذشته تغییر کند. همه تصمیم‌های مهم در خارج از چارچوب دولت گرفته می‌شود. در حقیقت نوعی فرا کابینه شکل گرفته که دیگر پاسخگوی مجلس نیست. طبیعی است که در این حالت مجلس از جوهره اصلی خود یعنی دمکراسی فاصله می‌گیرد و روز به روز ضعیف‌تر خواهد شد.

این اتفاقی است که هم برای مجلس و هم برای کشور هند گران تمام خواهد شد. در چنین شرایطی که مجلس دچار حالتی تراژیک شده و نگرانی‌های نمایندگان بابت این فاجعه کم اهمیت جلوه داده می‌شود، شخصیتی مانند نخست‌وزیر با اظهارات خود اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. به همین دلیل باید از او سوال کرد اگر دمکراسی مجلس هند در خطر است، چه راه حلی برای آن پیدا کرده است و چگونه می‌خواهد این مشکل را حل کند؟

روزنامه هندو

کد خبر 130597

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز